زنده های افقی

رفاقت با شهدا دو طرفه است

زنده های افقی

رفاقت با شهدا دو طرفه است

عشق

به نام خالق عشق 

 

رودها در جاری شدن و علفها در سبز شدن معنی پیدا میکنند 

 

کوهها با قله ها و دریا ها با آبها زندگی میکنند 

 

و انسانها ...همه ی انسانها  با عشق....فقط با عشق 

 

پس بار خدایا...بر من رحم کن 

 

بر من که ناتوانم ...رحم کن ....... 

 

باشد که دست و پایی نداشته باشم 

 

باشد که خانه ای نداشته باشم 

 

باشد که لباس فاخری بر تن نداشته باشم 

 

اما نباشد....نباشد که در قلبم عشق نباشد 

 

بارخدایا 

مرا عاشق کن و عاشق نگه دار که میدانم عاشق ماندن هزار هزار بار سخت تر از عاشق شدن است 

 

                                                                                          آمین

نظرات 3 + ارسال نظر
مریم و سعید و سروش یکشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:54 ق.ظ http://saghf.blogsky.com

حکایت فیلم موش چاپ
تاریخ : شنبه 17 مرداد ماه سال 1388
پریشب به اتفاق مریم خانوم یه فیلم دیدیم به اسم موش با کارگردانی شاهد احمدلو و با بازی آتیلا پسیانی و شهرام حقیقت دوست. توی این فیلم که در رابطه با اشغال شدن عراق توسط آمریکاییهاست نشون داده می شه که خود آمریکاییها با تهییج یک سری افراد در آنجا نا امنی ایجاد می کنند و بعد به بهانه ی نا امن بودن کماکان حضور خودشون توی عراق رو توجیه می کنند و نفت اونجا رو به راحتی چپاول می کنند. سو استفاده از علائق مذهبی و ملی مهمترین ابزار اونها برای گرفتن بازی دلخواه از افراد بود و چیزی که ارزش نداشت جان آنها!!

راستش این فیلم رو که دیدم خیلی از سیاسی شدن سیاست زده شدن بدم اومد. چون در هر حال بازی خورده هستی ! چه بسیجی باشی و چه مخالف نظام در هر حال ابزار کسب قدرت دیگرانی. بی خیال! حربه آمریکاییها در فیلم این بود که از سیاست مهار موش در سیلوها استفاده می کردند. آنها تعدادی از موشها را در یک منبع حبس می کردند و به اندازه ی 2 روز خوراک در اختیار آنها قرار می دادند. بعد از 2 روز که خوراک آنها تمام می شد موشهای قوی تر ضعیف ترها را می خوردند و در نهایت یک موش می ماند که عادتش خوردن موشهای دیگر بود! جالبه نه !! این موش موشخور بین موشهای دیگر جولان می ده و اونا رو می خوره !! وای خدایا چرا من اینقدر به مسائل سیاسی فکر می کنم !!

جمشیدی یکشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:13 ب.ظ http://mortezajamshidi.blogfa.com

سلام[گل]

تماس گرفت، گفت ایران هستم. با خرج خودش آمده بود. حامدالغائب، کاریکاتوریست بحرینی که در مسابقه شرکت کرده بود؛ گفتم خوب است، پس امروز در نمایشگاه می­بینمت. گفت: نه! امروز نه. اول می­روم مشهد پابوس امام رضا(ع)!

انگار یک چیزی در درون این آدمها هست. نه فقط در حامدالغائب شیعه بحرینی که در کارلوس لتوف، پل، بالدینگر، بوشه و صدها کاریکاتوریست و بیش از 2000 آدمی که در این چند ماه با ما مرتبط شدند و هنوز هم هستند و اتفاقاً هیچ کدامشان هم کاریکاتوریست نیستند. حس عجیبی است در میان مردم دنیا که ظالم و مظلوم را می­شناسند و هر زمان که لازم بشود آستین بالا می­زنند حتی اگر همه رسانه­های غربی نخواهند... و لوکره الکافرون!


امروز ایرن یکشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:05 ب.ظ http://tdiran.persianblog.ir


با ما باشید تا بی خبر نباشی
لحظه به لحظه با امروز ایران
. . . . .
.... برای دسترسی سریعتر به امروز ایران با ما تبادل لینک کنید
. . . . .
با تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد